دعوا یا مصالحه؟

می خوام این پستمو با یه خاطره شروع کنم که خوب جا بیوفته:-)

پدرم تعریف می کنه قبلا وقتی معاون ارگانی بوده که الانم توش رئیس محسوب می شه رئیسی داشتن که آدمی عصبی مزاج بوده و اصولا حتی تو گفته گوهای عادیشم بعد سلام حالت پرخاش می گرفته.می گه توی جلسات که دیگه هیچی!اصلا حرف کسی رو گوش نمی داده و هیچ سوالی رو جواب نمی داده،فقط به این و اون می گفته چرا این کارو کردی اون کارو نکردی؟!اون بنده خدا هم نمی تونسته از خودش هیچ دفاعی کنه!

تعریف می کنن که یه بار از طرف یه شرکت خارجی دعوت می شن به یه جلسه.پدر منم می ره.می گن که اوائل جلسه چون کارمون به اونا گیر بود خیلی با لبخند جناب رئیس توضیح می دادن و صحبت می کردن.بعد یهو موضوعی پیش میاد که از کوره در می ره!و رو به پدرم می کنه و می گه:با این قربون صدقه رفتنا که کار ما درست نمی شه!پاشو بریم!و میاد بیرون و طبعا پدرمم مجبور می شه دنبالش بره..

حالا شده ماجرای نامزدای ریاست جمهوری!آقای احمدی نژاد گویا متوجه شدن که با قربون صدقه رفتن کارشون پیش نمی ره و باید به عالم آدم بپرن.که انصافا آقای کروبی هم خوب باهاشون هماهنگ بودن!

***

یاد نمی گیریم!ما جماعت ایرانی حرف زدن و یاد نمی گیریم!مذاکره بلد نیستم.وقتی رو به روی همیم زمین و زمان و به هم می بافیم و آخرشم طرف مقابل متوجه می شه جواب سوالشو نگرفته!همین آقای احمدی نژاد و کروبی!دیشب هزارتا سوال از هم بپرسیدن که هیچ کدوم و اونیکی جواب نداد!

***

نمی دونم آخر این انتخابات چی می شه!ولی از صمیم قلب امیدوارم به خیر بشه!اینجوری که داره پیش میره...

***

اوصولا جماعت روزنامه نگار و خبر ساز کلا می دونن گیر دادن به کسی ولو به ضررش باعث می شه طرف بیشتر مطرح شه و کارش دیده بشه.آقای احمدی نژاد هم اینو خوب فهمیده!تو رسانه ای مثل تلوزیون کارش مثل توپ صدا کرده!متاسفانه دیگه فرقی هم نمی کنه که چیزایی که گفته دروغه یا راست،همه باور کردن!تموم شد.از همین جا بهش تبریک می گم و از خدا می خوام به ملت ایران  یه صبر چهار ساله دیگه بده!

آقای موسوی!من دورم اما دورا دور منم دستبند سبز به دست بودم!خیلی دلم می سوزه..حیف شد.. 

*** 

راستی!آقای احمدی نژاد هی تاکید می کردن تو دولت آقای موسوی این تو دولت آقای موسوی اون!مگه دولت رو به نام نخست وزیر معرفی می کنن؟ایشون یادشون رفته دولت مال کسیه که آلان خودشو طرفدار سینه چاکش می دونه؟

نظرات 2 + ارسال نظر
یک پیشنهاد برای تو یکشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 04:28 ب.ظ

آنکه با زندگی می سازد زندگی را می بازد
با زندگیت نساز زندگیت را بساز

سرمایه گذاری در کمپانی راه آسمان

بابانوئل دوشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 04:37 ب.ظ http://www.parisan.blogsky.com

سلام. ازینکه به نظر من ارج گذاشتید ممنون اما حالا که بازدید شما سکه شد ما رو هم تحویل بگیر بابا...آخه اینه رسم معرفت؟؟؟؟؟منتظرم راستی برات چند تا کد کنار گذاشتم. بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد